{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی اگاهگر، مخبر، خب در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی اگاهگر، مخبر، خبر رسان، کاراگاه، جاسوس، سخنچین, معنی اگاهگر، مخبر، خبر رسان، کاراگاه، جاسوس، سخنچین, معنی ا;اi;c، kofc، ofc csاj، lاcا;اi، [اsms، soj]dj, معنی اصطلاح اگاهگر، مخبر، خبر رسان، کاراگاه، جاسوس، سخنچین, معادل اگاهگر، مخبر، خبر رسان، کاراگاه، جاسوس، سخنچین, اگاهگر، مخبر، خبر رسان، کاراگاه، جاسوس، سخنچین چی میشه؟, اگاهگر، مخبر، خبر رسان، کاراگاه، جاسوس، سخنچین یعنی چی؟, اگاهگر، مخبر، خبر رسان، کاراگاه، جاسوس، سخنچین synonym, اگاهگر، مخبر، خبر رسان، کاراگاه، جاسوس، سخنچین definition,
معنی capitalism, ترجمه capitalism به فارسی, معنی cheapen, ترجمه cheapen به فارسی, معنی لایه نشانی, ترجمه لایه نشانی به انگلیسی, معنی Origin, ترجمه Origin به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی